جدول جو
جدول جو

معنی به زور - جستجوی لغت در جدول جو

به زور
اجباری
تصویری از به زور
تصویر به زور
فرهنگ واژه فارسی سره
به زور
اجبار
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به گوی
تصویر به گوی
(پسرانه)
خوش سخن، دارای گفتار نیک، نام شخصیتی در منظومه ویس و رامین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهداور
تصویر بهداور
(پسرانه)
آنکه به درستی داوری می کند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از به زعم
تصویر به زعم
به گمان، به پندار
فرهنگ فارسی عمید
مرکّب از: بی + زور، کم زور، ضعیف، (آنندراج)، بی نیرو، بی توش، (از یادداشت مؤلف)، مقابل بنیرو، ضعیف و ناتوان و بیقدرت، (ناظم الاطباء) :
زمانه با هزاران دست بی زور
فلک با صدهزاران دیده شبکور،
نظامی،
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
ولیکن خنده می آید بدان بازوی بی زورش،
حافظ،
- بی زور گشتن، ناتوان شدن، ضعیف شدن:
بسا بینا که از زر کور گردد
بسا آهن بزر بی زور گردد،
نظامی،
- امثال:
زوردار بی زور را خورد، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ قا)
مناسب و لایق و شایسته و سزاوار. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از به قول
تصویر به قول
به گفته ی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به مرور
تصویر به مرور
کم کم آرام آرام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی زور
تصویر بی زور
ضعیف، کم زور، بی نیرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کم زور
تصویر کم زور
کسی که زور و نیروی او اندک است مقابل پر زور
فرهنگ لغت هوشیار
بخاریی را گویند که در هوای گرم از زمین بر خیزد بسیاری و سختی گرما. یا ایام باحور. ایام باحورا روزهای گرم هفت روزند که اولشان نوزدهم نموز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با سور
تصویر با سور
نوعی از بیماری مقعد و بینی، جمع بواسیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر زور
تصویر پر زور
قوی، نیرومند، سخت گرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بچه حور
تصویر بچه حور
پریزاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به قوت
تصویر به قوت
به نیرو به خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی شور
تصویر بی شور
بی علاقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از به قول
تصویر به قول
به گفته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از به وفور
تصویر به وفور
فراوان، بسیار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از به زعم
تصویر به زعم
به باور
فرهنگ واژه فارسی سره
بی قوت، زپرتی، ضعیف، ناتوان، نحیف، نزار
متضاد: پرتوان، توانمند، زورمند، قوی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از به زودی
تصویر به زودی
Shortly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به روز
تصویر به روز
Uptodate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی مزه، از میل انداختن، امساک در پذیرفتن، ابا کردن، بی مزه، از میل انداختن، امساک در پذیرفتن، اباکردن
فرهنگ گویش مازندرانی
نامناسب، نامطلوب، مطلوب، حالت دلخواه (این واژه در مناطق
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از به روز
تصویر به روز
актуальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به زودی
تصویر به زودی
不久地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از به روز
تصویر به روز
aktualny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به زودی
تصویر به زودی
wkrótce
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از به زودی
تصویر به زودی
вскоре
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به زودی
تصویر به زودی
незабаром
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از به روز
تصویر به روز
aktuell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به زودی
تصویر به زودی
bald
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از به روز
تصویر به روز
актуальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به روز
تصویر به روز
最新的
دیکشنری فارسی به چینی